با طرح جلدی از آیدین آغداشلو
از مقدمهی کتاب: «بهرام اردبیلی، در این سرزمین کم زیست، کم شعر گفت، کم بود. کتاب چاپ نکرد، اما کتابی ساخت از زندگیِ خودش برای ما. از شاعران پیشتاز دههی چهل بود. همان که به نام شاعرانِ «شعر دیگر» معروفاند. کمتر کسی در گفتوگو، چون او نجیب بود... چهارده ساله از زادگاه به تهران گریخت. نوجوان بود که به پایتخت آمد. جوان بود که داشت به هند میرفت، پیر شده بود که آمده بود تا بمیرد.. اما از همهی ما جوانتر بود. تازه بود، تازه میگفت... بهرام اردبیلی چرا پیش از ترکِ بدن، خود را به ما نشان داد؟ چرا میخواست حرفهای نگفته بازگو کند؟ آن هیکلِ گمشدهی بیچهره، نیمرخی اینجا و در این گفتوگو به ما میدهد تا ما با همین پرتره، به گشتوجوی او برخیزیم...»